چپ زدنفرهنگ انتشارات معین(چَ. زَ دَ) (مص ل .) 1 - از راه دیگر رفتن ، راه را کج کردن . 2 - تندروی در عقاید سیاسی .
افلاطونلغتنامه دهخداافلاطون . [ اَ ] (اِخ ) ابن ارسطون یا اریستن . از شاگردان فیثاغورس بود که با سقراط نزد او تلمذ می نمود، لیکن در زمان حیات سقراط اشتهاری در میان علماء نداشت . وی
چپیلغتنامه دهخداچپی .[ چ َ ] (ص نسبی ) چپ . چپه . چپ دست . چپه دست . آنکه با دست چپ کار کند : و عمر اعسر یسر بود، خالدار او را اعسر خواندی و یسر نگفتی و نیز تصغیر کردی ، چون نا
انکیزیسیونفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپرسوجو و تفحص دربارۀ عقاید مذهبی و سیاسی دیگران؛ تفتیش عقاید.