لغتنامه دهخدا
عفاء. [ ع َ ] (ع مص ) مردن و رفتن اثر کسی و هلاک شدن و نیست و ناپدید گردیدن . (از منتهی الارب ). از بین رفتن اثر کسی . (از اقرب الموارد). ناپیدا شدن . (المصادر زوزنی ). ناپدید شدن اثر. (تاج المصادر بیهقی ). || صاف و روشن ماندن آب . || زیاده گردیدن بر کسی در علم . || پوشیدن گی