عطراتلغتنامه دهخداعطرات . [ ع َ طِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَطِرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عطرة شود.
عطشاءلغتنامه دهخداعطشاء. [ ع َ ] (ع ص ) اصل «عطشان » است که نون آن تبدیل به همزه شده است ، چه عطشان بر عطاشی جمع بسته شود. (از منتهی الارب ). و رجوع به عطشان شود.
عطشانلغتنامه دهخداعطشان . [ ع َ ] (ع ص ، اِ مص ) تشنه . (منتهی الارب ) (برهان ) (دهار) (غیاث اللغات ). دارای عطش ، و مؤنث آن عَطشی ̍ و عطشانة آید. (از اقرب الموارد). ج ، عِطاش و
عطشةلغتنامه دهخداعطشة. [ ع َ طِ / طُ ش َ ] (ع ص ) زن تشنه . (از منتهی الارب ). مؤنث عَطِش . (از اقرب الموارد). ج ، عَطشات . (منتهی الارب ). و رجوع به عَطِش شود.
عطراتلغتنامه دهخداعطرات . [ ع َ طِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَطِرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عطرة شود.