عطاءلغتنامه دهخداعطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی رباح ، مکنی به ابومحمد. فقیه قرن اول هجری . رجوع به عطاء (ابن سلم بن ...) و ابن ابی رباح شود.
عطاءلغتنامه دهخداعطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی مروان اسلمی ، تابعی است . رجوع به ابومصعب (عطاء...) شود.
عطاءلغتنامه دهخداعطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی مسلم بلخی ، مکنی به ابوعثمان یا ابوایوب . از محدثان برگزیده ٔ بلخ بود و به سال 135 هَ . ق . درگذشت . (از صفة الصفوة ج 4 ص 125).
عطاءلغتنامه دهخداعطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد مدینی . شاعری قلیل الشعر است . (از الفهرست ابن الندیم ).
اتاءلغتنامه دهخدااتاء. [ اَ ] (ع اِ) چوب یا برگ که در جوی افتد. ج ،اُِتی ّ، اِتاء. (منتهی الارب ). || غله ٔ زمین . || میوه ٔ درخت خرما. (از منتهی الارب ).
اتاءلغتنامه دهخدااتاء. [ اَ / اِ ] (ع اِ) حاصل و درآمد هر چیز از حبوب و از بار خرمابن و نتاج حیوان وشیر آنها: کَم اِتاء ارضک ؛ چند است حاصل زمین تو؟- ارض ذات اتاء ؛ زمین برومند.
اتاءلغتنامه دهخدااتاء. [ اِ ] (ع مص ) بار دادن خرما و کشت . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بار نخل و درخت یا ظاهر شدن صلاح آن یا بسیار گردیدن بارِ آن . (منتهی الارب ). || برآمدن ن
عَطَاءًفرهنگ واژگان قرآنبخشش (کلمه اعطاء به معناي انفاق و انفاق به معناي بذل مال و صرف آن در رفع حوايج خويشتن و يا ديگران است )
عطاءاللهفرهنگ نامها(تلفظ: atā’ollāh) (عربی) بخشش و هدیهی خدا ؛ در اصطلاح عبارت است از چیزی است که از ناحیه حق بر بندگان فائض شود .
ام عطاءلغتنامه دهخداام عطاء. [ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 259 شود.
ام عطاءلغتنامه دهخداام عطاء. [ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 259 شود.