عزیزمردهلغتنامه دهخداعزیزمرده . [ ع َ م ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) که گرامی فرزندی یا خویشی ازو مرده باشد. کسی که دوست یا عزیز و خویش او بمیرد. (آنندراج ). || در تداول مردم قزوین ، نفرین