عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع َرْ رَ ] (ع مص ) رسانیدن کسی را مکروهی . (از منتهی الارب ). عَرّ. رجوع به عر شود.
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع ُرْ رَ ] (ع اِ) گر. جرب . (منتهی الارب ). جرب . (اقرب الموارد). || پشک و سرگین گوسفند. (منتهی الارب ). پشکل و سرگین . (از اقرب الموارد). || پلیدی شترمر
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع ُرْ رَ ] (ع مص ) سرگین انداختن . (از منتهی الارب ). ریدن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ). پیخال افکندن مرغ . فضله انداختن مرغ .
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ع َرْ رَ ] (ع اِ) سختی حرب و کارزار. (منتهی الارب ).شدت و سختی در جنگ . (از اقرب الموارد). || خوی زشت . (منتهی الارب ). اخلاق قبیح و ناپسند. (از اقرب المو
عرهللغتنامه دهخداعرهل . [ ع ِ هََ ل ل ] (ع ص ) شتر استوار. (منتهی الارب ). شدید و سخت و قوی از شتران . (از اقرب الموارد).
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع َرْ رَ ] (ع مص ) رسانیدن کسی را مکروهی . (از منتهی الارب ). عَرّ. رجوع به عر شود.
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع ُرْ رَ ] (ع اِ) گر. جرب . (منتهی الارب ). جرب . (اقرب الموارد). || پشک و سرگین گوسفند. (منتهی الارب ). پشکل و سرگین . (از اقرب الموارد). || پلیدی شترمر
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ ع ُرْ رَ ] (ع مص ) سرگین انداختن . (از منتهی الارب ). ریدن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ). پیخال افکندن مرغ . فضله انداختن مرغ .
عرةلغتنامه دهخداعرة. [ع َرْ رَ ] (ع اِ) سختی حرب و کارزار. (منتهی الارب ).شدت و سختی در جنگ . (از اقرب الموارد). || خوی زشت . (منتهی الارب ). اخلاق قبیح و ناپسند. (از اقرب المو
عرهللغتنامه دهخداعرهل . [ ع ِ هََ ل ل ] (ع ص ) شتر استوار. (منتهی الارب ). شدید و سخت و قوی از شتران . (از اقرب الموارد).