عرمیلغتنامه دهخداعرمی . [ع َ ما ] (ع حرف استفتاح )عَرْما لغتی است در «أما». گویند عرمی و اﷲ، به معنی أما و اﷲ. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
ترکیبات عطریaroma compounds, aroma volatilesواژههای مصوب فرهنگستانترکیبات آلی دارای ساختار حلقوی مزدوج
حرمیلغتنامه دهخداحرمی . [ ح َ رَ می ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است به حرم اﷲ از حیث ولادت یا اقامت بدانجا. (سمعانی ). و بعضی گفته اند منسوب به حرم مکه چون از غیر نوع آدمی باشد: ثوب حرمی .