عرضگاهلغتنامه دهخداعرضگاه . [ ع َ / ع َ رَ ] (اِ مرکب ) جای عرض دادن چیزی . (آنندراج ). جای عرض و نمایش چیزی . محل عرضه . (فرهنگ فارسی معین ). معرض . نمایشگاه . عرضه گاه . عرضگه .
عرضگاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جای عرض و نمایش دادن چیزی.۲. میدان سان دیدن و شمردن سپاهیان؛ جای گرد آمدن سپاهیان.
عرضگهلغتنامه دهخداعرضگه . [ ع َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف عرضگاه . جای عرضه داشتن و نمایش دادن چیزی . رجوع به عرضگاه و عرضه گاه شود. || میدان شمار کردن سپاه و سان . عرضه گاه .عرضگ
عرضگهلغتنامه دهخداعرضگه . [ ع َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف عرضگاه . جای عرضه داشتن و نمایش دادن چیزی . رجوع به عرضگاه و عرضه گاه شود. || میدان شمار کردن سپاه و سان . عرضه گاه .عرضگ
عرضه گاهلغتنامه دهخداعرضه گاه . [ ع َ ض َ / ض ِ ] (اِ مرکب ) معرض .نمایشگاه . عرضگاه . رجوع به عرضگاه شود : خدائی که هست آفرینش پناه چو بیند نیازی در این عرضه گاه . نظامی .|| عرضگاه
محلیلغتنامه دهخدامحلی . [ م ُ ح َل ْ لی ] (ع ص ) کسی که زینت میکند قبضه و غلاف شمشیر را. رجوع به تحلیه شود. || شیرین کننده . (ناظم الاطباء). شیرین گرداننده . (آنندراج ). رجوع به
رشنوادلغتنامه دهخدارشنواد. [ رَ ن َ] (اِخ ) نام یکی از نوکران همای دختر بهمن بود. (برهان ) (از ناظم الاطباء). نام سپهسالار همای چهرآزاد و مادر بهمن است . (آنندراج )(انجمن آرا). نا