عرجوملغتنامه دهخداعرجوم . [ ع ُ ] (ع ص ) شترماده ٔ درشت استواراندام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
عُرْجُونِفرهنگ واژگان قرآنشاخه خرما(البته از نقطهاي که از درخت بيرون ميآيد ، تا نقطهاي که برگها از آن منشعب ميشود . اين قسمت از شاخه را عرجون ميگويند ، که به خاطر سنگيني برگها معمولا خم
شترلغتنامه دهخداشتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندان
عُرْجُونِفرهنگ واژگان قرآنشاخه خرما(البته از نقطهاي که از درخت بيرون ميآيد ، تا نقطهاي که برگها از آن منشعب ميشود . اين قسمت از شاخه را عرجون ميگويند ، که به خاطر سنگيني برگها معمولا خم