ادسلغتنامه دهخداادس . [ اِ دِ ] (اِخ ) نامی است که یونانیان بشهر الرهاء میدادند و امروز آنرا اورفا نامند. شهر قدیم و پرثروت بین النهرین شمالی که پس از فتح بیت المقدس در قلمرو آ
عدس سرخلغتنامه دهخداعدس سرخ . [ ع َ دَ س ِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از عدس است و کشک وجو و عدس سرخ به یکجا پزند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
عدس الماءلغتنامه دهخداعدس الماء. [ ع َ دَ سُل ْ ] (ع اِ مرکب ) پر سیاوشان . (بحرالجواهر). برخی گویند چیزی است از قبیل خزه که در آبهای راکد حوضها وغیره روید و ثمری دارد شبیه به عدس .