عداللغتنامه دهخداعدال . [ ع ِ ] (ع مص ) با چیزی برابر آمدن . (منتهی الارب ). || خمیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بازگردیدن از کسی . (منتهی الارب ). || اندازه کردن میان دو چ
عدالةدیکشنری عربی به فارسیقاعده انصاف , انصاف بي غرضي , تساوي حقوق , داد , عدالت , انصاف , درستي , دادگستري
عدالةدیکشنری عربی به فارسیقاعده انصاف , انصاف بي غرضي , تساوي حقوق , داد , عدالت , انصاف , درستي , دادگستري