لغتنامه دهخدا
عتمة. [ ع َ ت َ م َ ] (ع اِ) سه یک اول از شب بعد از غیبت شفق . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و گفته شده است وقت نماز عشاء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || باقی مانده ٔ شیر که بعد از دوشیدن فرودآرد به پستان یا شیر که وقت عتمه فراهم آرد. (منتهی الارب ). بقیة اللبن یفیق بها ا