عبدالله فردا صبح میرود.گویش اصفهانی تکیه ای: abdollâ heyâ sohb aše. طاری: abdollâ heyâ sob ašö. طامه ای: abdollâ sobâ soxb šu. طرقی: abdollâ höyâ sob ašö. کشه ای: abdollâ heyâ soxb ašö. نطنزی: abd
عباداللهیلغتنامه دهخداعباداللهی . [ ع ِ دُل ْلا ] (اِخ ) دهی است از دهستانهای بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. این ده در جنوب خاوری شهرستان خرمشهر و درساحل غربی رود زهره است هوای آن گرمسی
عباداللهیلغتنامه دهخداعباداللهی . [ ع ِدُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی عباداللهی بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. واقع در 9هزارگزی جنوب باختری هندیجان ، کنار راه اتومبیل رو به س
عبداللهی بالالغتنامه دهخداعبداللهی بالا. [ ع َ دُل ْ لاه ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در هشت هزارگزی شمال خاور فهلیان کنار شوسه ٔ کازرون به
حسنلغتنامه دهخداحسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن حسن بن جعفربن عبیدﷲ حسینی ، مکنی به ابومحمد بغدادی معروف به ابن اخی طاهر. از سادات شیعه ٔ امامی است که در 358 هَ . ق
لیلاجفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنماد قمارباز چیرهدست. Δ دراصل، شهرت ابوالفرج محمدبن عبیدالله (فوت: حدود ۳۶۰ قمری)، شطرنجباز معروف و زبردست است که در شیراز در خدمت عضدالدولۀ دیلمی میزی
لهازملغتنامه دهخدالهازم . [ ل َ زِ ] (اِخ ) لقب بنی تیم اﷲبن ثعلبة. (منتهی الارب ). جریر گوید:کانک لم تشهد لقیطا و حاجباًو عمروبن عمرو اذدعا بال دارم و یوم الصفا کنتم عبیداً لعام
عباداللهیلغتنامه دهخداعباداللهی . [ ع ِ دُل ْلا ] (اِخ ) دهی است از دهستانهای بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. این ده در جنوب خاوری شهرستان خرمشهر و درساحل غربی رود زهره است هوای آن گرمسی