عبوسا قمطریرافرهنگ فارسی عمید / قربانزادهسختترشرو و اخمو؛ با روی ترش و گرفته. Δ مٲخوذ از آیۀ ۱۰ سورۀ انسان «اِنّا نَخافُ مِن رَبَّنا یَوماً عبوساً قمطریرا» (= همانا میترسیم از پروردگار خود از
عَبُوساًفرهنگ واژگان قرآنچهره در هم رفته - اخمو(استفاده از آن به عنوان صفت يک روز در عبارت "يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً "استعاره است از اينکه آن روز براي مجرمان در نهايت سختي است)
قمطریرلغتنامه دهخداقمطریر. [ ق َ طَ ] (ع ص ) روز سخت و تاریک . (اقرب الموارد). یوم قمطریر؛ روز سخت . (منتهی الارب ) : بزم احبابت همه جنات عدن خالدین روز اعدایت همه یوماً عبوساً قم
چسپیدنلغتنامه دهخداچسپیدن . [ چ َ دَ ] (مص ) اتصال یافتن جسمی باشد بجسمی دیگر که انفصال آن مشکل بود. (برهان ) (آنندراج ). اتصال یافتن و متصل شدن . (ناظم الاطباء). وصل شدن چیزی به
ضایعلغتنامه دهخداضایع. [ ی ِ ] (ع ص ) تلف . تباه . (دهار) : ایزد امروز همه کار برای تو کندهمه عالم بمراد و بهوای تو کنداز لَطَف هرچه کند با تو سزای تو کندزآنکه ضایع نکند هرچه بج
عَبُوساًفرهنگ واژگان قرآنچهره در هم رفته - اخمو(استفاده از آن به عنوان صفت يک روز در عبارت "يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً "استعاره است از اينکه آن روز براي مجرمان در نهايت سختي است)
لالهلغتنامه دهخدالاله .[ ل َ / ل ِ ] (اِ) معمولا گلهای پیازداری را گویند که نام علمی آنها تولیپا و از خانواده ٔ لیلیاسه و آن از دسته ٔ سوسن ها و از تیره ٔ سوسنی هاست و کاسه و جا