عبوسدیکشنری فارسی به انگلیسیbeetle-browed, cranky, dour, glum, grumpy, morose, saturnine, severe, stern, sulky, sullen
عبوسلغتنامه دهخداعبوس . [ ع ُ ] (ع مص ) روی ترش کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ترجمان ) (تاج المصادر) (غیاث اللغات ). رجوع به عبس شود.
ابوصلغتنامه دهخداابوص . [ اَ ] (ع ص ) اسب بانشاطبسیار سبقت کننده . (منتهی الارب ). اسب دونده ٔ شادان .