عينةدیکشنری عربی به فارسینمونه , مسطوره , الگو , ازمون , واحد نمونه , نمونه گرفتن , نمونه نشان دادن , خوردن
عنبةلغتنامه دهخداعنبة. [ ع ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) چاهی است به مدینه . (منتهی الارب ). بئر ابی عنبة، چاهی است در نزدیکی مدینه . (از معجم البلدان ).