عباسلولغتنامه دهخداعباسلو. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاقات افشاریه ٔ بخش قیدار شهرستان زنجان . واقع در 34هزارگزی باختر قیدار و 23هزارگزی راه عمومی . ناحیه ای است کو
عباسلولغتنامه دهخداعباسلو. [ ع َب ْ با ] (اِخ ) طائفه ای از ایل بچاقچی کرمان . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 195).
عباسوندلغتنامه دهخداعباسوند. [ ع َب ْ باس ْ وَ ] (اِخ ) نام بلوکی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . این بلوک شامل 12 آبادی کوچک است که در ارتفاعات جنوب غربی سنجابی واقع شده اس
عباسویهلغتنامه دهخداعباسویه . [ ع َب ْ با ی َ / س َ وَی ْه ْ ] (اِخ ) عباس بن یزید بحرانی بصری ، مکنی به ابوالفضل . قاضی و از حفاظ حدیث بود و او را تألیفاتی است در حدیث . مدتی قضا
علی آباد عباسوندلغتنامه دهخداعلی آباد عباسوند. [ ع َ دِ ع َب ْ باس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بلوک عباسوند بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری کوزران و در نزدیکی چ
عباسوندلغتنامه دهخداعباسوند. [ ع َب ْ باس ْ وَ ] (اِخ ) نام بلوکی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . این بلوک شامل 12 آبادی کوچک است که در ارتفاعات جنوب غربی سنجابی واقع شده اس
عباسویهلغتنامه دهخداعباسویه . [ ع َب ْ با ی َ / س َ وَی ْه ْ ] (اِخ ) عباس بن یزید بحرانی بصری ، مکنی به ابوالفضل . قاضی و از حفاظ حدیث بود و او را تألیفاتی است در حدیث . مدتی قضا
علی آباد عباسوندلغتنامه دهخداعلی آباد عباسوند. [ ع َ دِ ع َب ْ باس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بلوک عباسوند بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری کوزران و در نزدیکی چ
گل درهلغتنامه دهخداگل دره . [ گ ُ دَ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بلوک عباسوند بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان واقع در 11هزارگزی جنوب باختری کوزران نزدیک سبزعلی خان . دارای 35 تن سکن
حجاره ٔ کریمهلغتنامه دهخداحجاره ٔکریمه . [ ح ِ رَ / رِ ی ِ ک َ م َ / م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنگ بهادار. رجوع به احجار کریمه شود: و قد استعمل العباسیون الحجارة الکریمة کمایستعمل ال