عانیملغتنامه دهخداعانیم . (اِخ ) (در عبری به معنی دو چشمه ) شهری منسوب به لاویان که درقسمت یساکار واقع بود اول تواریخ ایام 6:73 و بعضی را گمان چنان است که عانیم همان عین جنیم است . صحیفه ٔ یوشع 19</s
عانیملغتنامه دهخداعانیم . (اِخ ) شهری در کوهستان یهودا صحیفه ٔ یوشع 15:5 و بعضی برآنند که همان خرابة الجیف است و دیگران برآنند که الغوین است که به مسافت 10 میل بجنوب غربی حبرون الخلیل مانده وا
هنملغتنامه دهخداهنم . [ هََ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پاپی شهرستان خرم آباد. دارای 160 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است و ساکنان آنجا از طایفه ٔ پاپی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
انملغتنامه دهخداانم . [اَ ن َم م ] (ع ن تف ) کسی که بیشتر سخن چینی و نمامی کند. رسواکننده تر. (ناظم الاطباء). پرده درتر. نمام تر.- امثال : انم من التراب . انم من جرس . انم من جلجل </sp