عالم نوسانیoscillating universeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی از مدل عالم بسته که بهطور دورهای منبسط و منقبض میشود
عالم نورانی روحانیلغتنامه دهخداعالم نورانی روحانی . [ ل َ م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عالم مجردات است . (از شرح حکمة الاشراق ص 157).
عالمدیکشنری عربی به فارسیدانشور , دانش پژوه , محقق , اهل تتبع , اديب , شاگر ممتاز , عالم , دانشمند , جهان , دنيا , گيتي , روزگار
عَالِمُفرهنگ واژگان قرآندانا(علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )
گوشلغتنامه دهخداگوش . (اِ) آلت شنوائی . عضوی که بدان عمل شنیدن انجام گیرد. معروف است ، و به عربی اُذُن گویند. (برهان ). اذن و آلت شنیدن در انسان و دیگر حیوانات و جزء خارجی مجرا
عالم نورانی روحانیلغتنامه دهخداعالم نورانی روحانی . [ ل َ م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عالم مجردات است . (از شرح حکمة الاشراق ص 157).
عالم ظلمانیلغتنامه دهخداعالم ظلمانی .[ ل َ م ِ ظُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اصطلاح اشراقی است و مقابل عالم نورانی است و مراد عالم برازخ و اجسام و ماهیات است . (شرح حکمة الاشراق صص 157
تداعی معانیلغتنامه دهخداتداعی معانی . [ ت َ ی ِ م َ ] (ترکیب اضافی ،اِمص مرکب ) یکی از اعمال نفس ، که بدان تصور یک معنی ، معنی دیگر را به خاطر آرد. آقای دکتر سیاسی آرند: ... این طور بر
حکیملغتنامه دهخداحکیم . [ ح َ ] (ع ص ، اِ)دانا. (غیاث ). فرزانه . (مفاتیح العلوم ) (فرهنگ اسدی ). فرزان . خردپژوه . داننده . خردمند. دانشمند. || درست کار. (مهذب الاسماء) (السامی