عالم جبروتلغتنامه دهخداعالم جبروت . [ ل َ م ِ ج َ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عالم ذات قدیم را عالم جبروت گویند و عالم صفات حق را ملکوت نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). مقام ملائ
عالمدیکشنری عربی به فارسیدانشور , دانش پژوه , محقق , اهل تتبع , اديب , شاگر ممتاز , عالم , دانشمند , جهان , دنيا , گيتي , روزگار
عَالِمُفرهنگ واژگان قرآندانا(علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )
عالم ملکوتلغتنامه دهخداعالم ملکوت . [ ل َ م ِ م َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )عالم جبروت و عالم مجردات است . (ناظم الاطباء). ملاصدرا گوید: عالم شهادت مانند قشر است نسبت به عالم ملکو
عالمفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دنیا و آنچه در آن است؛ جهان؛ گیتی.٢. [مجاز] خَلق.٣. [قدیمی] روزگار. عالم آخرت: [مقابل ِدنیا] جهان دیگر؛ آن جهان. عالم امر: (فلسفه) عالم ملائکه؛ عالم ملکوت.
عالملغتنامه دهخداعالم . [ ل َ ] (ع اِ) کلیه ٔ مخلوقات . بعضی گویند آنچه در بطن فلک است و هر صنفی ازاصناف خلق . و گفته شده است که ویژه ٔ ذوی العقول است .ج ، عالَمون و علالم و عوا
جبروتلغتنامه دهخداجبروت . [ ج َ ب َ ] (ع اِمص ) بزرگواری . (مهذب الاسماء) (السامی ). عظمت . کبر. (اقرب الموارد). عظمت و بزرگی . تکبر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).عظمت . بزرگی . تکب
کیانستانلغتنامه دهخداکیانستان . [ ک َ / کیا ن ِ ] (اِ مرکب ) عالم جبروت . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.