عاقبت اندیشلغتنامه دهخداعاقبت اندیش . [ ق ِ ب َ اَ ] (نف مرکب ) دوراندیش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آخربین . مآل اندیش . آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد : بباید عاقبت اندیش بودن برون
مآل اندیشیلغتنامه دهخدامآل اندیشی . [ م َ اَ ] (حامص مرکب ) عاقبت بینی و دوراندیشی . (آنندراج ). عاقبت اندیشی و بصیرت و آگاهی . (ناظم الاطباء). رجوع به مآل اندیش شود.
پایان بینیلغتنامه دهخداپایان بینی . (حامص مرکب ) عاقبت اندیشی . عاقبت بینی : امرش آمد کاتّباع نوح کن ترک پایان بینی مشروح کن .مولوی .
پیش بینی کردنلغتنامه دهخداپیش بینی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مآل اندیشی کردن . عاقبت اندیشی کردن . احتیاط بکار بردن . آخربینی کردن . آخر دیدن . رجوع به پیش بینی شود : خردمندی و پیش بی