عابرةلغتنامه دهخداعابرة. [ ب ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عابر. (اقرب الموارد). || لغة عابرة؛ جائزه . (اقرب الموارد). جائز و روان . (منتهی الارب ).
لغتلغتنامه دهخدالغت . [ ل ُ غ َ ] (ع اِ) (از یونانی لگس ) لغة. آوازها که مردمان برای نمودن اغراض از مخرجهای دهان و حلق برآرند. اصواتی که هر قوم بدان از اغراض خویش تعبیر کند. (ا