ظهائرلغتنامه دهخداظهائر. [ ظَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ ظهیرة. (منتهی الارب ). ج ِ ظهارة. (مهذب الاسماء) : اهل تمیز در هواجر این حرقت و ظهایر این مشقت در ظل ظلیل او اکتنان ساخته اند. (ترجم
ظهارلغتنامه دهخداظهار. [ ظِ ] (ع مص ) تظهیر. مظاهره . تَظَهر. با زن خود صیغه ٔ بیزاری زیرین گفتن : انت ِ عَلَی َّ کظَهْرِ اُمّی ؛ یعنی چنانکه مادر بر من حرام است تو نیز از این پ
ظهارهلغتنامه دهخداظهاره . [ ظِ رَ ] (ع اِ) ابره . رویه . مقابل بطانه و آستر و زیره : قباها را ظهاره ٔ پوشش کردند. (جهانگشای جوینی ). ج ، ظهائر.
ظهیرةلغتنامه دهخداظهیرة. [ ظَ رَ ] (ع اِ) گرمگاه . نیم روز گرما. || (ص ) ناقة ظهیرة؛ ناقه ٔ قوی پشت . ج ، ظهائر.
کذبلغتنامه دهخداکذب . [ ک ِ / ک َ ذِ / ک ِ ذِ ] (ع مص ) دروغ گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خبر دادن بر خلاف عقیده ٔ خود، خواه عقیده مطابق واقع باشد یا نباشد. (از ناظم ا
تُظَاهِرُونَفرهنگ واژگان قرآنظِهار مي کنيد(يعني طبق سنتهاي جاهليت با خواندن صيغه اي خاص همسرانتان را مانند مادرتان قلمداد مي کنيدتا برشما حرام باشند)
يُظَاهِرُونَفرهنگ واژگان قرآنظِهار می کنند - به زنانشان می گویند تو مثل مادرم برمن حرام هستی (ظهار در عرب جاهليت يکي از اقسام طلاق بوده ، به اين صورت که وقتي ميخواسته زنش را بر خود حرام کند