طیارهلغتنامه دهخداطیاره . [ طَی ْ یا رَ / رِ ] (از ع ، اِ) کشتی سریع تیزرو. (منتهی الارب ) (دهار) (آنندراج ). نوعیست از کشتی . ج ، طیارات . (مهذب الاسماء). کشتی و جهاز تیزرو را گ
تیارهلغتنامه دهخداتیاره . [ رِ ] (اِخ ) شهر و مرکز ولایتی است در الجزایر که دردامنه ٔ کوهی بهمین نام واقع است و 24800 تن سکنه دارد و یکی از مراکز فلاحتی این کشور است . (از لاروس
طیارةلغتنامه دهخداطیارة. [ رَ ] (ع اِمص ) پاکیزگی . || ظرافت . خوبی . شدت . سختی . || متانت . || ارج . قدر و قیمت . || پردلی . شجاعت . || (ص ) گیج . || (اِمص ) حالت و هیئت گیجی .
طیرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خفت، سبکی ۲. خشم، غضب، قهر ۳. پریشان، شوریده ۴. خجل، شرمسار، شرمنده ۵. فالبد ۶. خجلت، شرمساری ۷. آزرده، حزین، دلتنگ ۸. آزردگی، دلتنگی
طیارةلغتنامه دهخداطیارة. [ رَ ] (ع اِمص ) پاکیزگی . || ظرافت . خوبی . شدت . سختی . || متانت . || ارج . قدر و قیمت . || پردلی . شجاعت . || (ص ) گیج . || (اِمص ) حالت و هیئت گیجی .