طول میدان متوازنbalanced field length, BFLواژههای مصوب فرهنگستانطول باندی که در آن مسافت برخاست با مسافت اضطراری برابر باشد
طول میدانfield lengthواژههای مصوب فرهنگستانمسافت لازم برای نشستوبرخاست و شتاب ـ ایست و برخاست نافرجام هواگَرد و دیگر موارد مندرج در کتابچۀ راهنمای پرواز
طول میدان نامتوازنunbalanced field lengthواژههای مصوب فرهنگستانطول باندی که در آن مسافت برخاست با مسافت اضطراری برابر نباشد
طول میدان نشستlanding field length, LFLواژههای مصوب فرهنگستاندستورالعمل طراحی طول باند که براساس آن طـول باند بـاید به اندازهای باشد که مسافـت شتاب ـ ایست برابر با مسافت برخاست هواپیمایی باشد که باند برای آن در دست طراحی
طهرانلغتنامه دهخداطهران . [ طِ ] (اِخ ) دهیست به ری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یاقوت در معجم البلدان آورده که :از مردی اهل ری که محل وثوق و اعتماد بود، شنیدم که : طهران دیهی اس
باخترلغتنامه دهخداباختر. [ ت َ ] (اِخ ) باختریش . باکتریان . بلخ . آسیای علیا. در قدیم به این اسم مملکت وسیعی را می نامیدند که شامل بود همه ٔ جزء شرقی ایران را و محدود بود در شما
متوازی الاضلاعلغتنامه دهخدامتوازی الاضلاع . [ م ُ ت َ یُل ْ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آن سطح چهارپهلو است که هر دو ضلعی که برابر یکدیگر باشند متوازی باشند و آن خط که به میان هر دو زاویه
زمینلغتنامه دهخدازمین . [ زَ ] (اِخ ) سیاره ای که ما در آن منزل داریم واز آن نشو و نما می کنیم ... در مدت 24 ساعت یکدفعه بر دور خود می گردد و در مدت 365 روز و شش ساعت و چند دقیق
زایجهلغتنامه دهخدازایجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) زایجه لوحه ٔ مربع یا دائره واری است که برای نشان دادن مواضع ستارگان در فلک ، ساخته میشود تا برای بدست آوردن حکم [ طالع ] مولد [ ولادت