توقةلغتنامه دهخداتوقة.[ ت َ وَ ق َ ] (ع ص ، اِ) به شدگان از بیماری که هنوز ضعف دارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
طوقهلغتنامه دهخداطوقه . [ طَ / طُو ق َ / ق ِ ] (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) منطقه ٔ فاصله ٔ میان ریشه و کونه با ساقه ٔ گیاه . || چرخه . قواره .- طوقه ٔ چاه ؛ حلقه ٔ آن .- طوقه ٔ ی
طوقهفرهنگ انتشارات معین(طُ قِ) [ ع . طوقة ] (اِ.) 1 - حلقه . 2 - حلقة فلزی چرخ دوچرخه یا موتورسیکلت که لاستیک روی آن قرار می گیرد. 3 - بخش زیرین چاه که دارای قطر و گشادی بیشتر است .
طوقهلغتنامه دهخداطوقه . [ طَ / طُو ق َ / ق ِ ] (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) منطقه ٔ فاصله ٔ میان ریشه و کونه با ساقه ٔ گیاه . || چرخه . قواره .- طوقه ٔ چاه ؛ حلقه ٔ آن .- طوقه ٔ ی
طوقهفرهنگ انتشارات معین(طُ قِ) [ ع . طوقة ] (اِ.) 1 - حلقه . 2 - حلقة فلزی چرخ دوچرخه یا موتورسیکلت که لاستیک روی آن قرار می گیرد. 3 - بخش زیرین چاه که دارای قطر و گشادی بیشتر است .
طوقهبازکنbead expanderواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه مخصوص سوار کردن تایرهای بیتویی بر روی رینگ (rim) که مانع خروج باد تایر میشود و با آن طوقههای تایر را بر روی نشیمن طوقه قرار میدهند
طوقهایrosulateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگآذینی که در آن برگها بهصورت طوقههای کوچک یا دستههای حلقهمانند قرار گرفتهاند