طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طَ ع َ ] (اِخ ) نام زنی که مسلم بن عقیل بخانه ٔ اوپناه برد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 44 شود.
طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طُ وَ ع َ ] (ع ص ) مرد فرمانبر هر کس . || (اِمص ) طاعت و بندگی . || (اِ) از اعلام زنان . (منتهی الارب ).
طوعهفرهنگ نامها(تلفظ: tuee) (عربی) اطاعت ، فرمانبری ؛ (در اعلام) نام زنی که مسلم بن عقیل به خانه او پناه برد .
طویعلغتنامه دهخداطویع. [ طُ وَ ] (اِخ ) ابوزیاد گوید: طوعة و طویع، از آبهای بنی العجلان است . شاعر گوید : نظرت و دوننا علماً طویعو منقاد المخارم من ذقان .(از معجم البلدان ).
اسماعیلیلغتنامه دهخدااسماعیلی . [ اِ ] (اِخ ) ابومعمربن ابی سعیدبن ابی بکر. وی شرف نفس را با شرف طبع و کرم ادب را با کرم نسب جمع داشت و در فقه مستولی و در شعر نیکوتصرف بود چندانکه ص
حبیبلغتنامه دهخداحبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معا