یادآوری طوطیوارrote recallواژههای مصوب فرهنگستانبه خاطر آوردن دقیق اطلاعاتی که بهصورت یک کل حفظ شده است، مانند یک نشانی یا فرمول شیمیایی
یادگیری طوطیوارrote learningواژههای مصوب فرهنگستانیادگیری از راه تکرار بدون توجه به معنی متـ . یادسپاری طوطیوار rote memorization
طوطیایانPsittacidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راستۀ طوطیسانان که اندازۀ جثهشان از کوچک تا بزرگ است و رنگهای درخشان و منقار قلابشکل دارند
حفظ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ازبَر کردن (شدن)، بهخاطر سپردن، بهحافظه (بهیاد) سپردن، بَر کردن، یادداشت کردن، طوطیوار یادگرفتن، یاد گرفتن بهخیال سپردن
[مسخرهبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه بازی، تقلید، پانتومیم، هنر تئاتر، ادا، حرکت معنیدار تمسخر، استهزا هجو، تجسم غیرواقعی طوطیواری، تشابه تظاهر، فریب ◄ مسخرهبازی 851]
مسخرهبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ازی، تقلید، پانتومیم، هنر تئاتر، ادا، حرکت معنیدار تمسخر▲ هجو، تجسم غیرواقعی طوطیواری، تشابه تظاهر، فریب
تقلیدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ی، بدلی، مصنوعی، برگرفتهشده، عاریه، مأخوذ، متصنع، قلابی، جعلی، دروغی طوطیوار، بیمحتوا جایگزین، جانشین دست دوم
غرغرهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. گرداندن آب یا مایع دیگر در دهان و گلو برای شستشوی آن.۲. (اسم) (پزشکی) [مجاز] محلولی که برای شستشوی دهان و گلو به کار برود. غرغره کردن: (مصدر لازم، مصدر متعد