طورهلغتنامه دهخداطوره . [ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک در 30 هزارگزی شمال باختری آستانه سر راه شوسه ٔ اراک به ملایر. کوهستانی و سردسیر با 1366 تن
تورهلغتنامه دهخداتوره . [ ت َ رِ ] (اِ) فرزند عزیز و گرامی را گویند. (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء). خواه پسر باشد یا دختر. (ناظم الاطباء). در اوستا تئورونه صفت ا
تورهلغتنامه دهخداتوره . [ ت َ وَرْ رُه ْ ] (ع مص ) نادانستگی و نااستادی کردن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تورهلغتنامه دهخداتوره . [ رَ / رِ ] (اِ) جانوری است که او را شغال گویند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از ن
تورهلغتنامه دهخداتوره . [ رِ ] (اِخ ) ژاک گیوم . از سیاستمداران فرانسه (1746-1794 م .) و رئیس مجلس فرانسه بود. تقسیم فرانسه به استانها از پیشنهادهای او بود. وی در شورای انقلاب م
طیرةلغتنامه دهخداطیرة. [ ی َ رَ ] (ع اِ) فال بد. طورة. (منتهی الارب )(آنندراج ). (بسکون یاء نیز آمده ). سید شریف در شرح مشکوة گفته که : گویند فال اعم است از آنکه خوب باشد یا بد،
جزنقلغتنامه دهخداجزنق . [ ج َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کزاز سفلی از بخش سربند از شهرستان اراک . رودخانه ٔ کزاز و طوره از آنجا میگذرد و محصول آن غلات ، چغندر قند و انگور و
عزت آبادلغتنامه دهخداعزت آباد. [ ع ِزْ زَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک . سکنه ٔ آن 100تن . آب آن از چشمه ٔ محلی و رودخانه ٔ طوره . محصول آن غلات و چغندر
فرلغتنامه دهخدافر. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 24 هزارگزی شمال آستانه سر راه شوسه ٔ اراک به ملایر. ناحیه ای است کوهستانی و سرد