طهیانلغتنامه دهخداطهیان . [ طَ هََ ] (ع اِ) سرکوه . || تراشه ٔ چوب . (منتهی الارب ). || کوزه آویز. (مهذب الاسماء در سه نسخه ٔ خطی ).
طهیانلغتنامه دهخداطهیان . [ طَهَْ / طَ هََ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ). نام قله ٔ کوهی است در یمن . (از معجم البلدان ).
طهمانلغتنامه دهخداطهمان . [ طَ ] (اِخ ) مولی سعیدبن العاص . صحابی است ، یا طهمان ذکوان و ابراهیم بن طهمان که هر دو از ائمه ٔ اسلامند بر اختلاف اقوال . (منتهی الارب ). در الاصابه
بریان کردنلغتنامه دهخدابریان کردن . [ ب ِرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کباب کردن . برشته کردن . پختن . تف دادن . اشتواء. اطباخ .افتئاد. اکشاء. انضاج . حَنذ. تَشویة. شَی ّ. طَجن . طَهو. طَهی
طهمانلغتنامه دهخداطهمان . [ طَ ] (اِخ ) مولی سعیدبن العاص . صحابی است ، یا طهمان ذکوان و ابراهیم بن طهمان که هر دو از ائمه ٔ اسلامند بر اختلاف اقوال . (منتهی الارب ). در الاصابه
طهمانلغتنامه دهخداطهمان . [ طَ ] (اِخ ) نام یکی از موالی حضرت پیغمبرصلی اﷲ علیه و آله و سلم است که وی را بنامهای متعدد نام برده اند، از آن جمله : ذکوان ، کیسان ، مهران ، هرمز. در