26 فرهنگ

2830 مدخل


طماع

tammā'

پرطمع؛ طمع‌کار؛ حریص؛ آزمند.

آزمند

۱. آزمند، پرحرص، حریص، طمعورز، پرطمع، آزور، دندانگرد، طمعکار ≠ قانع
۲. افزونخواه، زیادخواه، افزونطلب

acquisitive