طلخوملغتنامه دهخداطلخوم . [ طُ ] (ع ص ، اِ) آب برگردیده رنگ و مزه . (منتهی الارب ). ماء اجن . (فهرست مخزن الادویه ).
طخوملغتنامه دهخداطخوم . [ طُ ] (ع اِ) حد فاصل میان دوزمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سرحد. مرادف تخوم .
طلحوملغتنامه دهخداطلحوم . [ طُ ] (ع ص ، اِ) آب برگشته رنگ و مزه . (منتهی الارب ). آب طعم بگشته . (مهذب الاسماء).
طلخاملغتنامه دهخداطلخام . [ طِ ] (اِخ ) موضعی است در شعر لبید. (معجم البلدان ). لغتی است در طلحام . (منتهی الارب ).
طخوملغتنامه دهخداطخوم . [ طُ ] (ع اِ) حد فاصل میان دوزمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سرحد. مرادف تخوم .
طلحوملغتنامه دهخداطلحوم . [ طُ ] (ع ص ، اِ) آب برگشته رنگ و مزه . (منتهی الارب ). آب طعم بگشته . (مهذب الاسماء).
طلخاملغتنامه دهخداطلخام . [ طِ ] (اِخ ) موضعی است در شعر لبید. (معجم البلدان ). لغتی است در طلحام . (منتهی الارب ).
حد فاصللغتنامه دهخداحد فاصل . [ ح َدْدِ ص ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرز بین دو چیز اعم از محسوس و معقول . میان دو چیز: طور؛ حد فاصل میان دو چیز. طخوم ؛ حد فاصل میان دو زمین . (من