ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

طلب کار

talabkār

۱. کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد؛ بستان‌کار.
۲. [قدیمی] خواهان؛ خواستار: ◻︎ طلب‌کار باید صبور و حمول / که نشنیده‌ام کیمیاگر عجول (سعدی۱: ۱۰۵)، ◻︎ که‌ومه طلبکار عمرند و بس / کسی را به‌ مردن نیاید هوس (امیرخسرو: لغت‌نامه: طلب‌کار).

طلب کار

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد؛ بستان‌کار.۲. [قدیمی] خواهان؛ خواستار: ◻︎ طلب‌کار باید صبور و حمول / که نشنیده‌ام کیمیاگر عجول (سعدی۱: ۱۰۵)، ◻︎ که‌ومه طلبکار عمرند و بس / کسی را به‌ مردن نیاید هوس (امیرخسرو: لغت‌نامه: طلب‌کار).

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما