طلبکارگویش اصفهانی تکیه ای: telabkâr طاری: telabkâr طامه ای: telabkâr طرقی: telabkâr کشه ای: telabkâr نطنزی: telabkâr
طلب کارفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد؛ بستانکار.۲. [قدیمی] خواهان؛ خواستار: ◻︎ طلبکار باید صبور و حمول / که نشنیدهام کیمیاگر عجول (سعدی۱: ۱۰۵)، ◻︎ کهومه ط
بستانکارفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهطلبکار؛ داین؛ کسی که از دیگری پول یا کالایی طلب دارد که باید بگیرد.