طقسدیکشنری عربی به فارسیهوا , تغيير فصل , اب و هوا , باد دادن , در معرض هوا گذاشتن , تحمل يابرگزارکردن
چارباغ اصفهانلغتنامه دهخداچارباغ اصفهان . [ غ ِاِ ف َ ] (اِخ ) در سنه ٔ 1006 هَ . ق . که شاه عباس اول قصد کرد پایتخت را از قزوین به اصفهان قرار دهد از دروازه ٔ باغ نقش جهان که موسوم به د
تکیه گاهلغتنامه دهخداتکیه گاه . [ ت َ ی ِ ] (اِ مرکب ) محل تکیه و محل آسایش و محل سکون و استراحت و متکا. (ناظم الاطباء). مسند. (آنندراج ). محل اتکا. تکیه جای . آنجا که بدان تکیه کنن
رایلغتنامه دهخدارای . (اِ) رأی . (ناظم الاطباء). فکر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ) (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2ورق 16) (مجموعه ٔ مترادفات ).اندیشه . (آ
یک سوارهلغتنامه دهخدایک سواره . [ ی َ /ی ِ س َ رَ / رِ ] (ص نسبی ) یک سوار. یکه سوار. بهادر. یکه تاز. (آنندراج ). || یک سوار. چریک و سپاهی مستقل که وابسته به دسته و گروهی نیست . سوا
حذفلغتنامه دهخداحذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن موی از دم اسپ و ب