9255 مدخل
رانده شده، رانده
pariah
ill-conceived
put-up
الخطة المبيتة
linocut
xv
XVI
لوئیس XVI
کارل XVI گوستاف
بنتیکت XV
رجم شده و طرد شده (رجم : سنگباران کردن کسي )
از چشم افتاده – طرد شده
(دِ) (ص مف .) طرد شده .
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) رد شده ، طرد شده .
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) رانده شده ، طرد شده .