طراحیلغتنامه دهخداطراحی . [ طَرْ را ] (حامص ) عمل و شغل طراح . بیرنگ گری . نقشه ریزی . نقشه بنائی را بر کاغذ، با حبر یا مداد و یا بر زمین با گچ و مانند آن کردن . نقاشی . (غیاث ال
رهیاب دسترسیaccess routerواژههای مصوب فرهنگستانیکی از افزارههای دسترسی که از قرارداد پایۀ مسیردهی پشتیبانی میکند و بهویژه برای میسر کردن دسترسی شبکههای داخلی دوردست به شرکتهای مازه طراحی شده است
پروانۀ تونلیtunnel screw propellerواژههای مصوب فرهنگستانپروانهای که در داخل تونلی فلزی تعبیه و طراحی میشود
بازاریابی درونفروشگاهیin-store marketingواژههای مصوب فرهنگستانبازاریابی بهنحویکه هزینههای بازاریابی در داخل فروشگاه و در قالب مواردی مانند طراحی فروشگاه و چیدمان و بازارپردازی (merchandising) و نمایش دیداری صرف شود