لغتنامه دهخدا
طبابة. [ طِ ب َ ] (ع اِ) نورد ابر. || ریگ . || دراز از زمین و ابر و چرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمین .هامون در یکدیگر پیوسته . (مهذب الاسماء). ج ، طباب ، طبابات . جج ، اَطبه . (مهذب الاسماء). || جامه ٔ پیش گشاده ٔ درازدامن . || دوال که درزهای مشک به وی گیرند. (منتهی الار