طاولةلغتنامه دهخداطاولة. [ وِ ل َ ] (معرب ، اِ) معرب تابل . در سوریه طاوله و در مصر ترابیره و درعراق میزونَضَد گویند، و کلمه ٔ منضده خطاست چه در لغت فصیح نیامده است . (از نشوءالل
هرارزدهلغتنامه دهخداهرارزده .[ هَُ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) شتری که مبتلا باشد به عروض طاولها در میان پوست و گوشت . || شتر گرفتار اسهال . (ناظم الاطباء). رجوع به هرار شود.