طاماغالغتنامه دهخداطاماغا. (معرب ، اِ) به یونانی قنطوریون است . (فهرست مخزن الادویة). اسم یونانی قنطوریون کبیر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
طامغازلغتنامه دهخداطامغاز. (اِخ ) پسر امیر سنقر اشقر در بلاد تتار متولد شده وبه قاهره رفته و در آنجا مدت پنجاه سال فرمانروائی کرده است . مردی بخشنده و زیباروی بود و برادری داشت مو
طوماغالغتنامه دهخداطوماغا. (معرب ، اِ) قنطوریون کبیر است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ایلیوطرفیون طوماغالغتنامه دهخداایلیوطرفیون طوماغا. [ ] (معرب ، اِ مرکب ) لاجوردیه . طرنشول . صامر یوما. حشیشةالعقرب . شجرةالیمام . آفتاب گردان . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به لاجوردیه شود.
ایلیوطرنیون طوماغالغتنامه دهخداایلیوطرنیون طوماغا. [ ] (معرب ، اِ مرکب ) شجرة الیمام . آفتاب گردان . ایلیوطرفیون طوماغا. رجوع به ایلیوطرفیون طوماغا شود.
طامغازلغتنامه دهخداطامغاز. (اِخ ) پسر امیر سنقر اشقر در بلاد تتار متولد شده وبه قاهره رفته و در آنجا مدت پنجاه سال فرمانروائی کرده است . مردی بخشنده و زیباروی بود و برادری داشت مو
طوماغالغتنامه دهخداطوماغا. (معرب ، اِ) قنطوریون کبیر است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ایلیوطرفیون طوماغالغتنامه دهخداایلیوطرفیون طوماغا. [ ] (معرب ، اِ مرکب ) لاجوردیه . طرنشول . صامر یوما. حشیشةالعقرب . شجرةالیمام . آفتاب گردان . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به لاجوردیه شود.
ایلیوطرنیون طوماغالغتنامه دهخداایلیوطرنیون طوماغا. [ ] (معرب ، اِ مرکب ) شجرة الیمام . آفتاب گردان . ایلیوطرفیون طوماغا. رجوع به ایلیوطرفیون طوماغا شود.
تنوملغتنامه دهخداتنوم . [ ت ُ ن َ وِ ] (ع اِ) آفتاب گردان . آفتاب گردک . آفتاب پرست . طرنشولی . صامریوما. ایلیوطرفیون . طوماغا. شجرةالیمام . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). صامریوم