طاقنما بستنلغتنامه دهخداطاقنما بستن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) از آنچه افزارو اسباب آرایش باشد بصورت طاق کردن . || طاق را از گونه های مختلف آلات و ادوات زینت دادن . بویژه از اقسام بلورینه و ظروف آبگینه و چراغ و غیره .
طاقنما بستنلغتنامه دهخداطاقنما بستن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) از آنچه افزارو اسباب آرایش باشد بصورت طاق کردن . || طاق را از گونه های مختلف آلات و ادوات زینت دادن . بویژه از اقسام بلورینه و ظروف آبگینه و چراغ و غیره .
مسجدلغتنامه دهخدامسجد. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) فراء گوید در باب نصر چه اسم و چه مصدر، بروزن مَفعَل است مگر لغاتی چند که با کسر آمده چون مسجد و مطلع و مشرق و... (از منتهی الارب ). محل و موضعی که در آنجا سجده کنند و هر محلی که در آن عبادت کنند، و از آن جمله است اطلاق مسجد بر «جامع». و گویند مسجِد با
نائینلغتنامه دهخدانائین . (اِخ ) یکی از شهرهای استان دهم و مرکز فرمانداری است . شهری قدیمی است وسابقه ٔ تاریخی آن به پیش از اسلام میرسد. مؤلف «سرزمینهای خلافت شرقی » مینویسد: نائین ، در شمال باختری یزد، در حاشیه ٔ کویر جای دارد و معمولاً از توابع یزد شمرده میشود، اگر چه برخی از نویسندگان آن ر
طاق کسریلغتنامه دهخداطاق کسری . [ ق ِ ک ِ س را ] (اِخ ) مشهورترین بنائی که پادشاهان ساسانی ساخته اند. قصری است که ایرانیان طاق کسری یا ایوان کسری مینامند و هنوز ویرانه ٔ آن در محله ٔ اسپانبر موجب حیرت سیاحان است . ساختمان این بنا را در داستانها بخسرو اول نسبت داده اند به عقیده ٔ هرتسلفد از بناهای
طاقنما بستنلغتنامه دهخداطاقنما بستن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) از آنچه افزارو اسباب آرایش باشد بصورت طاق کردن . || طاق را از گونه های مختلف آلات و ادوات زینت دادن . بویژه از اقسام بلورینه و ظروف آبگینه و چراغ و غیره .