طاقت شکنلغتنامه دهخداطاقت شکن .[ ق َ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) که طاقت برد و تاب و توان بشکند و بزداید. و رجوع به طاقت فرسا و طاقت زدا شود.
طاشکندیلغتنامه دهخداطاشکندی . [ ک َ ] (اِخ ) محمد. او راست : شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب ، تألیف عصام الدین اسفراینی . این شرح ، با اصل کتاب باب الصرف به سال 1290 هَ . ق . د
طاقتزدافرهنگ مترادف و متضادتوانزدا، توانسوز، تحملگداز، توانفرسا، شاق، طاقتشکن، طاقتگداز، طاقتسوز ≠ توان بخش
طاقتسوزفرهنگ مترادف و متضادتحملگداز، توانفرسا، شاق، شکیبسوز، صبرسوز، طاقتزدا، طاقتشکن، طاقتفرسا، طاقتگداز
طاقتفرسافرهنگ مترادف و متضادتحملگداز، توانسوز، توانفرسا، شاق، صبرسوز، طاقتزدا، طاقتشکن، کمرشکن، غیر قابل تحمل، تحملناکردنی
جَهْدَفرهنگ واژگان قرآنطاقت (جهد ایمانهم : قسم خوردنهایشان به مقدار قدرت و طاقتشان بوده (تا می توانستند قسم یاد کرده و تأکید کردند))