ضَيْفِهِفرهنگ واژگان قرآنميهمانش - ميهمانانش(در اصل کلمه ضيف مصدر است ، و مصدر تثنيه و جمع ندارد و براي همين در عبارت "رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ " به صورت مفرد آورده شده درحاليکه چند نفر
ضبعةلغتنامه دهخداضبعة. [ ض َ ب َ ع َ ] (ع مص ) ضَبَع. نیک آرزومند نر شدن ناقه ، و گاهی در زنان نیز استعمال کنند. (منتهی الارب ). بگشن آمدن شتر. (زوزنی ). بگشن آمدن شتر ماده . (ت
ضبعةلغتنامه دهخداضبعة. [ ض َ ب ِ ع َ ] (ع ص ) ضِباع . ضَباعی . ناقه ٔ آرزومند گشن . (منتهی الارب ). اشتری بگشن آمده . (مهذب الاسماء).
منزلدیکشنری فارسی به عربیاسکان , بيت , حانة , دار العجزة , راحة , سکن , ضيعة اقطاعية , مسکن , منتجع , منزل , موقد
صفلغتنامه دهخداصف . [ ص َف ف ] (اِخ ) ضیعه ای است در معرة که سیف الدولة آن را به متنبی به اقطاع داد و او از آنجابه دمشق و از دمشق به مصر گریخت . (معجم البلدان ).