ضمیریلغتنامه دهخداضمیری . [ ض َ ] (اِخ ) شاعری است باستانی .بیتی چند از اشعار او در لغت نامه ٔ اسدی آمده است :گاه کوه بیستون و گنج بادآور زنندگاه دست سلمکی و پرده ٔ عشرا برندرونق
ضمیریلغتنامه دهخداضمیری . [ ض َ ] (اِخ ) کمال الدین حسین اصفهانی .از شعرای ظریف طبع ایران معاصر شاه طهماسب صفوی است و به گفته ٔ صاحب آنندراج گویا در اصفهان بلکه در ولایات دیگر بک
ضمیریلغتنامه دهخداضمیری . [ ض َ ] (اِخ ) همدانی . صادقی کتابدار در تذکره گوید: مولانا ضمیری همدانی ولد مولانا حیرانی است ، گرچه اصلاً قمی است ولی بیشتربه همدانی بودن شهرت دارد. ش
حسین ضمیریلغتنامه دهخداحسین ضمیری . [ ح ُ س َ ن ِ ض َ ] (اِخ ) ابن محمد کمال الدین اصفهانی . رجوع به ضمیری کمال الدین و هدیة العارفین ج 1 ص 319 و ذریعه ج 7 ص 260 شود.
روشن ضمیریلغتنامه دهخداروشن ضمیری . [ رَ / رُو ش َ ض َ ] (حامص مرکب ) صفت روشن ضمیر. روشندلی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به روشندلی و روشن ضمیر شود.
ضمیر سایهresumptive pronounواژههای مصوب فرهنگستانضمیری که در برخی از انواع ساختهای موصولی در جایگاه خالی یک بند موصولی میآید متـ . ضمیر تکراری
ضمیر اشارهdemonstrative pronounواژههای مصوب فرهنگستانضمیری که به شخص یا چیزی خاص، در نزدیک یا دور، اشاره میکند