ضریب سرعتvelocity factorواژه‌های مصوب فرهنگستانمعیاری برای مقایسۀ سرعت نشانک/ سیگنال در محیط انتقال با سرعت آن در هوای آزاد که به‌طور معمول تحت تأثیر مواد عایق و ساختار محیط انتقال است
ضریب سرعت نسبیpartial rate factorواژه‌های مصوب فرهنگستاننسبت سرعت جانشینی در یک جایگاه خاص در یک ترکیب آروماتیک (aromatic) به سرعت جانشینی در یک موقعیت در بنزن
ضریبلغتنامه دهخداضریب . [ ض َ ] (ع ص ، اِ) مانند. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). مثل . (منتهی الارب ). نظیر : ضریر ما له فی العلوم نظیر و طبیب ما له فی الازمنة الغابرة ضریب . (خ
ضریبلغتنامه دهخداضریب . [ ض ُ رَ ] (اِخ ) ابن نقیر (یا نفیر) ابن سُمیر مکنی به ابوالسلیل . صحابی است . (منتهی الارب ).
ضریب پَسارdrag coefficientواژه‌های مصوب فرهنگستان1. ضریبی بی‌بُعد (non-dimensional coefficient) برابر با حاصل‌تقسیم پَسار کل بر فشار دینامیکی در مساحت سطح معرّف 2. ضریب نشان‌دهندۀ پَسار یک جسم برحسب نیوتن که ب
ناهمسان‌گردی سرعتvelocity anisotropyواژه‌های مصوب فرهنگستان1. اختلاف برخه‌ای بین بیشینه و کمینۀ سرعت در راستاهای مختلف 2. نسبت بیشینۀ سرعت به کمینۀ سرعت در راستاهای مختلف متـ . ضریب ناهمسان‌گردی coefficient of anisotr
همسنگ سواریpassenger car equivalenceواژه‌های مصوب فرهنگستانضریب معادلسازی انواع خودروهای بزرگ نظیر اتوبوس با خودروهای سواری؛ محاسبۀ این ضریب به اندازه و وزن و سرعت خودروها و همچنین خصوصیات جاده، نظیر شیب آن، بستگی دارد
علم نورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ور، نورشناسی، اُپتیک، آپتیکز ضریب شکست نور، سرعت نور تار نوری، لولۀ نور، فیبر نوری ابزار نوری، قلم‌نوری، دستگاه نوری، عکاسی
فراستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فکر، هوش، سرعت انتقال، تیزهوشی، زیرکی، ذکاوت، کیاست، درایت، آگاهی، بینش، بصیرت▼، خِرَد▼، فرزانگی، هوشمندی، فطانت، استعداد، ذوق زیرکی شعور ض