ضریب بار معادلload equivalency factorواژههای مصوب فرهنگستاننسبت شمار دفعات تکرار بار محوری مشخصی که روسازی میتواند تحمل کند به شمار دفعات تکرار بار محوری دیگری که همان روسازی در چهارچوب معیار خرابی میتواند تحمل کند
سقف جولانmaneuvrer ceiling, operational maneuverability ceilingواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر ارتفاع پرواز هواگرد با وزن مشخص که در آن هواگرد با شروع سازهلرز قادر به تحمل ضریب بار معینی است
ضریب اشغال سربهسرbreak-even load factor, break-even factorواژههای مصوب فرهنگستانضریب اشغال توجیهپذیر اقتصادی به لحاظ میزان بار و مسافر که معمولاً برحسب درصد بار و مسافر نسبت به ظرفیت کل یک نوع هواگرد محاسبه میشود
پشکلغتنامه دهخداپشک . [ پ َ ش َ ] (اِ) بشک . شبنم . (برهان قاطع). آن نم سپید که بامدادان بر دیوارها و سبزی نشیند. (لغت نامه ٔ اسدی نخجوانی ). و برف گونه ای که شب های تیرماه افت
مترولوژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علم اوزان و مقادیر، ابعاد، طول، عرض، ارتفاع، بلندی، عمق، اندازه سیستم متریک، متر، گرم، اهم، وات، ژول، نیوتن، توان، ماکسول واحد حجم،
پیلغتنامه دهخداپی . (اِ) مختصر کلمه ٔ یونانی پری فریا بمعنی دایره . علامتی مختار نشان دادن رابطه ٔ ثابت میان محیط دایره را با قطر آن . نسبت طول محیط هر دایره بقطر آن ، و آن تق