لغتنامه دهخدا
ضب . [ ض َب ب ] (ع اِ) سوسمار. (منتهی الارب ) (دهار). بُرق . بهندی آن را گوگو نامند. (آنندراج ).ج ، اَضُب ّ، ضِباب ، ضُبّان ، و مَضَبّة. صاحب تحفه گوید: بفارسی سوسمار نامند و او حیوانیست کوچکتر از گربه مابین سیاهی و زردی و دنباله ٔ او بسیار کوتاه و درشت و شبیه به ثمر درخت سرو