صیانتلغتنامه دهخداصیانت . [ ن َ ] (ع مص ) صیانة. نگه داشتن . نگهبانی . (غیاث اللغات ). صون . صیانة. حفظ. وقایة. نگاهداری . خویشتن بازداشتن : از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود. منوچهری .... و صیانت ن
صیانتفرهنگ فارسی معین(نَ) [ ع . صیانة ] 1 - (مص م .) حفظ کردن . 2 - خویشتن نگاهداشتن . 3 - (اِمص .) نگه داری .
شاندلغتنامه دهخداشاند. (اِخ ) چاندرا . نام شاعر و مورخ هندو است . وی در قرن دوازدهم میلادی میزیسته است . (از معجم المنجد).
ساندلغتنامه دهخداساند. (اِخ ) ژرژ (1804 - 1876م .). وی رمان نویس فرانسه و متولد در پاریس است . تألیفات وی روح زنده و احساسات تازه ای بنفس میدهند. وی تصوری افسانه آمیز و روانشناختی و مطبوع و دلپذیر خارج از یک سبک کاملاً هنری
حراستفرهنگ مترادف و متضادپاسداری، حفاظت، صیانت، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداری، نگهبانی، نگهداری، وقایت