لغتنامه دهخدا
طیفوری . [ طَ ] (اِخ ) زکریابن الطیفوری . یوسف بن ابراهیم گوید: خبر داد مرا زکریابن الطیفوری که هنگام محاربه ٔ بابک خرمی با افشین در لشکرگاه بودم که فرمان داد تعداد همگی تجار و دکاکین و پیشه ٔ هر یک از آنان را که در لشکرگاه میباشند تعیین و صورتی از آنان تنظیم کرده از نظر افشی