1116 مدخل
۱. صالح بودن؛ شایسته بودن؛ درخور بودن.۲. شایستگی؛ سزاواری؛ اهلیت.
شایستگ
اهلیت، سزاواری، شایستگی، قابلیت، لیاقت
authority, jurisdiction, place, qualification
اَخْتِصاصٌ ، استحقاق
yetki
قدرة , موهل
اَخْتِصاصٌ ، اخْتِصاصُ الْمَحکَمَة
استأهل
competence
jurisdiction
empower
صلاحیت.
صلاحیت